روزمره گی های آرتین
پسرم عزیز تر از جانم خدا رو شکر ک خیلی زود خوب شدی وآبله مرغونت خیلی خفیف بود ماشالا خیلی شیطونی هر چند روز یه کلمه جدید یاد می گیری و تا چند روز کلمه قبل رو از یاد می بری عاشق بیرون رفتنی-به محض اینکه بیرون میریم ساکت میشی امشب با بابایی رفتیم واست لباس زمستانه خریدیم-مبارکت باشه عزیزم از پیامهای بازرگانی پرشین تون خیلی خوشت میاد و باهاشون نی نای نای میکنی وقتی میگم هورااا-آفرین- دست میزنی خلاصه کلی چیزای جدید یاد گرفتی ک الان حضور ذهن ندارم الانم ک اومدم و دارم واست مطلب جدید میزارم شما با بابا حسین رفتی خونه عموت-وگرنه اصلن اجازه نمیدادی من ی کلمه بنویسم دوستت دارم پسر شیطون و بازیگوشم-بوس بوس اینم عکس ...
نویسنده :
فعلا مامان آزاده و بابا حسين
23:05